۵ مطلب با موضوع «چکیده ای از کتاب ها» ثبت شده است

احساس خطر از دست دادن تمایز | درآمدی بر اسنوبیسم

  در سال‌های اولیه زندگی، کسی کاری به کارمان ندارد، همین که وجود داریم برای کسب محبت بی قید و شرط کافی ست. می توانیم آروغ بزنیم،از ته حنجره مان جیغ بکشیم، هیچ پولی در نیاوریم و هیچ دوست سرشناسی هم نداشته باشیم؛ ولی همچنان ارزشمند باشیم.

ادامه مطلب

نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی آزارتر بود

روزی، در مجلس ختمی، مرد متین و موقری که در کنارم نشسته بود و قطره اشکی هم در چشم داشت، آهسته به من گفت آیا آن مرحوم را از نزدیک می‌شناختید؟ گفتم: خیر قربان! خویشِ دور بنده بوده و به اصرار خانواده آمده ام، تا متقابلا در روز ختم من، خویشان خویش، به اصرار خانواده بیایند.

ادامه مطلب

آناتومی جامعه!

زنی که از صبح تا شب در خانه تنها بوده و بیشتر وقت خود را در آشپزخانه گذرانده است، حوصله اش از تنهایی سر می رود و نیاز بیشتر به روابط و مصاحبت دارد. لذا وقتی شوهرش شب به خانه می آید و یک راست پای تلویزیون می نشیند، زن شروع می کند به صحبت (یا از نظر شوهر "وراجی") کردن از شهین خانوم زن همسایه و دیگر وقایع... اما این مطالب گاه از نظر شوهر پیش پا افتاده می آید و او حوصله شنیدنش را ندارد. چرا؟ عموما بدین علت که شوهر در طول روز بیش از حد با مزدم سر و کله زده و روابط زیاد داشته است. نیاز او ارضا شده است، اما زن احساس کمبود می کند و این یکی از منابع مهم اختلاف ها و تضادها در زندگی خانوادگی است. 

 آناتومی جامعه/فرامرز رفیع پور


عاشقا واجو که معشوق تو کیست؟

هین رها کن عشقهای صورتی عشق برصورت نه بر روی سطی!
آنچه معشوق است صورت نیست ، آن خواه عشق این جهان خواه آن جهان!
آنچه بر صورت تو عاشق گشته ای

ادامه مطلب

نیمه تاریک کسانی که به دنبال نور میگردند!

جان ولوود در کتاب عشق و بیداری‌ با استفاده از قیاس یک کاخ، دنیای‌ درون ما را نشان می‌‌دهد. کاخی‌ باشکوه با راهروهای‌ طولانی‌ و هزاران اتاق را مجسم کنید. هر اتاق این کاخ کامل و دارای‌ موهبتی‌ ویژه است. هر اتاق نماینده‌ی‌ جنبه‌های‌ مختلف شماست و یک بخش از کل کاخ محسوب می‌‌شود. در بچگی‌ بدون خجالت

ادامه مطلب


آنچه مینویسم، صرفا دیدگاه شخصی من است و نه تنها در آینده مسئولیت آن را نمی پذیرم و ممکن است دیدگاهم تغییر کند، بلکه حتی امروز هم بر صحت و دقت آن اصرار ندارم. آنچه اینجا میخوانید، بیشتر فکرهایی است که به کلمه تبدیل شده تا در آینده، بتوانم مجدد به آنها مراجعه کنم و فرصت بیشتر و بهتری را به اندیشیدن در مورد آنها اختصاص دهم.

آخرین مطلب
پیوندها