خیلی از اوقات به دستاوردهای که در زندگی به دست آورده ام فکر می کنم احساس می کنم هیچ دستاوردی ندارم،حتی دیگران هم به دستاوردهای مان می نگردند و خیلی از اوقات احترام شان در خور دستاورد هایمان است!
پیش از این نیز به مقوله دستاوردهای انسان در زندگی پرداخته ام(+)ولی انقدر برایم دغدغه است که دوست دارم بیش از این به آن بپردازم.
خیلی از اوقات که به دستاوردهایم فکر می کنم ته دلم خالی میشود.در آن لحظات که ناامیدی محض برقرار است دو جمله حالم را خوب میکند.اولین جمله متعلق به خلیل جبران است:
ارزش انسان به چیزی که به دست می آورد نیست؛بلکه به چیزی است که مشتاق آن است.خلیل جبران
اولین بار که این جمله را خواندم هیچ چیز از آن نفهمیدم و طبق معمول آن را در دفتر نقل قول ها یادداشت کردم.بعد از مدتی آن را فراموش کردم تا اینکه با یک جمله از علی شریعتی مواجه شدم و آن جمله درک درست از آن به من داد:
انسان به اندازه برخورداریی هایی که دارد انسان نیست! بالعکس، انسان به اندازه نیازهایی که در خود احساس میکند انسان است و هر چقدر فاصله"بودن" تا "شدن"زیاد تر باشد،او آدم تر است.آن چیزی که هستیم تا آن چیزی که میخواهیم باشیم،وسعت آن فاصله محک و میزان ومعیار تعلی اندیشه و تفکر و شخصیت انسان است.علی شریعتی
برای لحظاتی تصور می کنم شاید تمامی اینها توجیه باشد؛توجیهی بر ضعف های فعلی ام،توجیهی بر تمامی کار های نکرده ام!
جمله است از محمدرضا شعبانعلی که بسیار برایم ارزشمند است:
🔹بعد از خواندن این نوشته،مطالب زیر را پیشنهاد می کنم:
دیدگاهها (۱)
زری ...
۰۷ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۲۲
عالی بود :)
ولی اگر کسی یک آرزوی محال داشته باشه و هیچ وقت به مرحله " شدن " نرسه چطور ؟؟
پاسخ:
۷ خرداد ۹۹، ۲۳:۰۷
مثلا هیچ بره ای که به دنیا می آید آرزو نمی کند که رئیس دانشگاه هاروارد شود؟ اصلا به ذهنش خطور نمی کند.
هرکسی در دلش هر آرزویی هست برآورده می شود. شک نکن! برای اینکه اصلا آرزو سند حقانیت ماست.
مولانا یه جا میگه؛
کین طلب در تو گروگان خداست
زانک هر طالب به مطلوبی سزاست